ترجمه مقاله

محصورة

لغت‌نامه دهخدا

محصورة.[ م َ رَ ] (ع ص ) مؤنث محصور. رجوع به محصور شود.
- قضیه ٔ محصورة . رجوع به حصر قضایا و اساس الاقتباس ص 83 شود.
ترجمه مقاله