ترجمه مقاله

محط کردن

لغت‌نامه دهخدا

محط کردن . [ م َ ح َطط ک َ دَ ] (مص مرکب ) توقف در یک نُوت . (بجای محط کردن به اصطلاح جدید میگویند فرود نمودن ) (تعلیقات بهجت الروح ص 131) : اول اگر از نغمه ٔ اول سه گاه آغاز کنند و بر عراق و مخالف رفته باز در سه گاه محط کنند... (بهجت الروح ص 54).
ترجمه مقاله