ترجمه مقاله

محقنة

لغت‌نامه دهخدا

محقنة. [ م ِ ق َ ن َ ] (ع اِ) ابزاری که بدان حقنه می کنند. (ناظم الاطباء). دستور. شیشه ٔ اماله .(یادداشت مرحوم دهخدا). ایریگاتور : اگر قرحه کهن بود، نخست رحم بباید شست به ماءالعسل به محقنه و زراقه . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
ترجمه مقاله