ترجمه مقاله

محکومی

لغت‌نامه دهخدا

محکومی . [ م َ ] (حامص ) حالت و چگونگی محکوم :
حرص رباخواره ز محرومی است
تاج رضا بر سر محکومی است .

نظامی (مخزن الاسرار ص 156).


ترجمه مقاله