ترجمه مقاله

محیاة

لغت‌نامه دهخدا

محیاة. [ م َح ْ ] (ع ص ) محواة. پرمار. مارناک . محیات . (آنندراج ). ارض محیاة یا محواة؛ زمینی مارناک .
ترجمه مقاله