ترجمه مقاله

مخارجة

لغت‌نامه دهخدا

مخارجة. [ م ُ رَ ج َ ] (ع مص ) برآوردن شخصی از انگشتان خود آنچه خواهد و شخص دیگر مثل آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). و آن نوعی قمار است .(از اقرب الموارد). || وابخشیدن چیزی به تیر برآوردن . (زوزنی ). وابخشیدن چیزی ... (تاج المصادر بیهقی ، نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ دهخدا ورق 195 الف ). || معاهده کردن با غلام خود که در آخر هر ماهی مواجب وی را برساند. (ناظم الاطباء): خارج غلامه ُ؛ ای اتفقا علی ضریبة یردها علیه عند انقضاء کل شهر. (منتهی الارب ). موافقت کردن مولا با بنده ٔ خود که هر ماه بنده دخلی به مولا دهد. (از محیط المحیط). || آهنگ کردن دو گروه به سوی یکدیگر در جنگ . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ) .
ترجمه مقاله