ترجمه مقاله

مختتی

لغت‌نامه دهخدا

مختتی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) (از «خ ت و») ناقص . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). ناقص و ناتمام . (ناظم الاطباء). || شکسته شده از اندوه و بیم و مرض . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || ذلیل . (از ذیل اقرب الموارد). || کسی که میفروشد متاع و کالا را، یگان یگان و به تفاریق . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به اختتاء شود.
ترجمه مقاله