ترجمه مقاله

مخذع

لغت‌نامه دهخدا

مخذع . [ م ُ خ َذْ ذَ ] (ع ص ) کباب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || هر نبات که اعلای وی خورده و بریده شده باشد یا بریده شده اطراف آن و پاره پاره کرده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). پاره پاره شده و قیمه شده و خردشده بدون آنکه از هم جدا گردد و گیاه که بالای وی خورده و بریده شده باشد. (ناظم الاطباء). و رجوع به ماده ٔ قبل شود.
ترجمه مقاله