ترجمه مقاله

مخذل

لغت‌نامه دهخدا

مخذل . [ م ُ ذِ ] (ع ص ) مقیم گردیده برای تفقد بچه ٔ خود. ظبیة مخذل ؛ ماده آهوی مقیم برای تفقد و نگاهداری بچه ٔ خود. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به اخذال شود.
ترجمه مقاله