ترجمه مقاله

مخشف

لغت‌نامه دهخدا

مخشف . [ م ِ ش َ ] (ع ص ) درآینده در چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || دلیر به شبروی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). دلیر به شب رفتن .(دهار). || گرد برآینده به شب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). خرامنده به شب . (ناظم الاطباء). || (اِ) شیر که اسد است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). شیر بیشه . (ناظم الاطباء). || راهبر دانا. (منتهی الارب ). (آنندراج ) (از اقرب الموارد). و رجوع به ماده ٔ بعد شود.
ترجمه مقاله