ترجمه مقاله

مخلی

لغت‌نامه دهخدا

مخلی . [ م ُ ] (ع ص ) (از «خ ل و») کسی که ویران می کند و خراب می نماید. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). || کسی که تهی و خالی می کند و آنکه تهی می یابد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || آنکه خلوت می کند با کسی . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || (از «خ ل ی ») زمین علفناک و پرورنده ٔ ستور در آن زمین . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ورجوع به اخلاء شود. || آنکه عزلت می گزیند.(ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). || مخصوص و غیرعمومی . واقع شده بطور خصوصی . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله