ترجمه مقاله

مخمل

لغت‌نامه دهخدا

مخمل . [ م ُ م َ ] (ع اِ) جامه های پرزه دار خوابناک . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). جامه ٔ پرزدار خوابناک . (ناظم الاطباء). نوعی از قماش معروف که در ولایت بافند و بهترین آن کاشانی بلکه فرنگی بود به این قیاس پشت مخمل و روی مخمل . (آنندراج ). و رجوع به ماده ٔ بعد شود.
ترجمه مقاله