ترجمه مقاله

مدافعة

لغت‌نامه دهخدا

مدافعة. [ م ُ ف َ ع َ ] (ع مص ) دارادار کردن حق کسی را. (صراح چ تهران ص 198 ذیل مدخل دفع، از یادداشت مؤلف ) (منتهی الارب ) (از آنندراج ). مماطله نمودن . (ناظم الاطباء). مماطله کردن به حق کسی . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || از کسی دفعکردن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 87). دفاع . (زوزنی ). دور کردن از کسی . (منتهی الارب ) (از متن اللغة). انتصار و یاری کردن شخص را و از او دفاع کردن . (از اقرب الموارد). || همدیگر را راندن . (منتهی الارب ).دفع کردن . (از متن اللغة). || مزاحمة. (متن اللغة) (اقرب الموارد). مصادمه . (یادداشت مؤلف ). || دور کردن مردم را از موضع هلاک . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). رنج و آزار از کسی دور کردن . (از اقرب الموارد). || مولع شدن و فرورفتن شخص در کاری . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله