ترجمه مقاله

مداهنة

لغت‌نامه دهخدا

مداهنة. [ م ُ هََ ن َ ] (ع مص ) ظاهر کردن خلاف باطن . (از منتهی الارب ) (ازمتن اللغة). خیانت نمودن . مصانعت کردن . بربافتن . پوشیدن کاری را. (از منتهی الارب ). مصانعه و پوشیدن ما فی الضمیر و به خلاف آن اظهار کردن . (از اقرب الموارد). || نرمی کردن . (دهار) (زمخشری ). سستی کردن .(آنندراج ). آسان فراگرفتن . (از منتهی الارب ). رجوع به مداهنه و مداهنت شود. || مداهنه عبارت است از منکری و ناپسندی از کسی مشاهده کردن و قادر بر دفع آن بودن و به خاطر رعایت جانب مرتکب یا جوانب دیگر یا به علت کم مبالاتی و سستی در کار دین متعرض او نشدن و دفعش نکردن . (از تعریفات ) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله