ترجمه مقاله

مدحوسة

لغت‌نامه دهخدا

مدحوسة. [ م َ س َ ] (ع ص ) اصبع مدحوسه ؛ انگشتی که ناخنش به علت داحس افتاده باشد. (منتهی الارب ). مبتلا به داحس و داحوس شده . (از متن اللغة). رجوع به داحس شود.
ترجمه مقاله