ترجمه مقاله

مدردب

لغت‌نامه دهخدا

مدردب . [ م ُ دَ دِ ] (ع ص ) خوار و فروتن . (آنندراج ). خاضع. ذلیل . (از متن اللغة). رجوع به دردبة شود. || شخصی که از ترس چیزی پس و پیش نگرسته ترسان دود. (آنندراج ). چون خائفان دونده و اطراف را نگرنده . (از متن اللغة). نعت فاعلی است از دردبة. رجوع به دردبة شود.
ترجمه مقاله