ترجمه مقاله

مدقل

لغت‌نامه دهخدا

مدقل . [ م ُ ق ِ ] (ع ص )گوسپند لاغر و خرد. (منتهی الارب ). گوسفند نزار کوچک جثه . دَقلَة. دَقِلَة. (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || نخل که خرمای بلایه آورد. (آنندراج ).نخلی که خرمای خشک و نامرغوب دهد. نعت فاعلی است ازادقال . رجوع به ادقال شود. || گوسپندی که بچه ٔ لاغر و خرد زاید. (ناظم الاطباء). که فرزند دقل ضعیف الجسم آرد. (از متن اللغة). رجوع به ادقال شود.
ترجمه مقاله