مدودلغتنامه دهخدامدود. [ م ُ دَوْ وِ ] (ع ص ) طعام کرم افتاده . (ناظم الاطباء). کرمو.کرم زده . (یادداشت مؤلف ). || کودکی که بربانوج نشسته در هوا آمد و رفت کند. (ناظم الاطباء).