ترجمه مقاله

مدوم

لغت‌نامه دهخدا

مدوم . [ م ُ دَوْ وِ ] (ع ص ) آرام کننده . فرونشاننده .(ناظم الاطباء). فرونشاننده ٔ جوشش دیگ یا چیزی . (آنندراج ). نعت فاعلی است از تدویم . رجوع به تدویم شود.
ترجمه مقاله