مدیحتلغتنامه دهخدامدیحت . [ م َ ح َ ] (ع اِمص ) مدیحة. مدیحه . مدح . مدیح . ستایش . رجوع به مدیحه شود : زآنکه فکر من از مدیحت اونهر جاری و بحر مسجور است .مسعودسعد.