ترجمه مقاله

مد

لغت‌نامه دهخدا

مد. [ م ُ] (فرانسوی ، اِ) روش و طریقه ٔ موقت که طبق ذوق و سلیقه ٔ اهل زمان طرز زندگی و لباس پوشیدن و غیره را تنظیم کند. باب . باب روز. آئین . (فرهنگ فارسی معین ). باب . متداول . معمول . رایج .شیوه ٔ متداول و باب زمان در شؤون زندگی اجتماعی .
- از مد افتادن ؛ متروک و منسوخ شدن . کهنه شدن و از رواج افتادن .
- از مد انداختن ؛ کهنه و منسوخ کردن .
- شیک و مد ؛ خوش پوش . که لباس زیبا و باب روز پوشد.
- مد تازه ؛ شیوه ٔ جدید.
- مد روز ؛ باب روز. مورد پسند و انتخاب ابنای زمان .
- مد شدن ؛ باب شدن . متداول و معمول گشتن .
- مد کردن ؛ متداول کردن . رواج دادن .
ترجمه مقاله