ترجمه مقاله

مذئب

لغت‌نامه دهخدا

مذئب . [ م ُ ءِ ] (ع ص ) ترسیده . (ناظم الاطباء): أذأب فلان ؛ فزع من ای شی ٔ کان . (متن اللغة). فزع من الذئب . (اقرب الموارد). || کسی که گیسو می سازد برای کودک و آن را زینت می کند. (ناظم الاطباء): أذأب الغلام ؛ جعل له ذؤابة. (متن اللغة)، عمل له ذؤابة. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله