مذبلةلغتنامه دهخدامذبلة. [ م ُ ب ِ ل َ ] (ع ص ) تأنیث مذبل . رجوع به مذبل شود. || ریح مذبله ؛ باد گرم که نبات را پژمرده گرداند. (منتهی الارب ).