ترجمه مقاله

مذلل

لغت‌نامه دهخدا

مذلل . [ م ُ ذَل ْ ل ِ ] (ع ص ) خوارکننده . حقیرکننده . (ناظم الاطباء) (از متن اللغة). نعت فاعلی است از تذلیل . رجوع به تذلیل شود. || آنکه خوشه های خرمابن را بر شاخ وی گذارد. (منتهی الارب ): ذلل الکرم والنخل ؛سوی قطوفه و دلاها لیسهل قطافها عند ایناعها. (متن اللغة). نعت فاعلی است از تذلیل . رجوع به تذلیل شود.
ترجمه مقاله