ترجمه مقاله

مذیع

لغت‌نامه دهخدا

مذیع. [ م ُ] (ع ص ) برنده ٔ مال . (آنندراج ) (ناظم الاطباء): اذاع فلان بمتاعه ؛ ذهب به . (اقرب الموارد) (از متن اللغة). نعت فاعلی است از اذاعة. رجوع به اذاعة شود. || دزد. رجوع به معنی قبلی شود. || فاش کننده . شایعکننده . آشکارنماینده . (ناظم الاطباء): اذاع الخبر او السر؛ افشاه و اظهره . (از متن اللغة). رجوع به اذاعة شود. || شتران یا مردمان که همه آب حوض را خورند. (آنندراج ). رجوع به اذاعة شود.
ترجمه مقاله