ترجمه مقاله

مرازمة

لغت‌نامه دهخدا

مرازمة. [ م ُ زَ م َ ] (ع مص ) جمع کردن بین دو چیزو مخلوط کردن آن دو. (از متن اللغة): رازم بینهما؛ جمع. (اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). || پی یکدیگر خوردن دو چیز را. جمع کردن میان دو چیز در خوردن ، چون نان و تمر و مانند آن ، و گویند: رازمت الابل ؛ اذا خلطت بین مرعیین . (از منتهی الارب ). غذائی را با غذای دیگر آمیختن . غذای لین را با یابس و شیرین رابا ترش خوردن . (از متن اللغة) (از منتهی الارب ). || بر یک طعام مداومت ناکردن ؛ یعنی یکروز گوشت خوردن و یک روز شهد و یک روز شیر و یک روز خرما و مانند آن . (منتهی الارب ). متناوب مصرف کردن خوراکیها را، مثلاً دفعه ای گوشت ، دفعه ای دیگر شیر و نوبت دیگر نان تنها خوردن . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || خوردن و لقمه ها را فروبردن با شکر و حمد خدا. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). لقمه و غذا را با شکر خدا خوردن و بین دو لقمه سپاس نعمات خدا کردن . (از متن اللغة). || به جائی مقام دراز کردن . (تاج المصادر بیهقی ). اقامت دراز کردن در خانه . (از منتهی الارب ). اقامت طولانی کردن در خانه . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || خریدن چیزی را کم از بار پشت از بازار. (از منتهی الارب ) خریدی کم و مختصر کردن . به مقداری از بازار خرید کردن که بار و کوله ای را کاملاً پرنکند: مرازمةالسوق ؛ أن یشتری منها دون مل ء الاحمال . (متن اللغة) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله