مراضخة
لغتنامه دهخدا
مراضخة. [ م ُ ض َ خ َ ] (ع مص ) کسی را به ناپسندی چیزی دادن . به کراهت و اکراه اعطا کردن . (از منتهی الارب ). به اکراه چیزی به کسی بخشیدن . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || همدیگر را سنگ انداختن . (منتهی الارب ). سنگ به یکدیگر افکندن . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || شکستن و خوردن نان را. (از اقرب الموارد).