ترجمه مقاله

مربع

لغت‌نامه دهخدا

مربع. [ م ُ ب ِ ] (ع ص ) ماده شتر که در بهار بچه آورده باشد یا آن که بچه ٔ او با او باشد. (منتهی الارب ). ناقه ای که در فصل بهار نتاج آرد. (از متن اللغة). || بادبان کشتی پر از باد. (منتهی الارب ). شراع سفینه که باد در آن وزان باشد. (از متن اللغة).
|| غیث مربع؛ باران بهاری علف رویاننده . (منتهی الارب ). غیث مخصب . (متن اللغة). ج ، مرابیع. || ناقه که بند شود بچه دان وی و قبول نکند آب نر را. (آنندراج ). نعت فاعلی است از ارباع . (از متن اللغة). رجوع به ارباع شود.
ترجمه مقاله