ترجمه مقاله

مرتجس

لغت‌نامه دهخدا

مرتجس . [ م ُ ت َ ج ِ ] (ع ص ) بنای لرزنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). ساختمان مرتجف قژقژکننده . (از اقرب الموارد). || آسمان غرنده . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || شتر بانگ کننده . (ناظم الاطباء). نعت فاعلی است از ارتجاس . رجوع به ارتجاس در همه ٔ معانی شود.
ترجمه مقاله