ترجمه مقاله

مرتجل

لغت‌نامه دهخدا

مرتجل . [ م ُت َ ج َ ] (ع ص ) شعر و خطبه ٔ بدیهه گفته شده . (غیاث اللغات ). کلامی که بدون تفکر و تأمل گفته شود اعم از شعر یا نثر. (از فرهنگ فارسی معین ). گفته شده بطور بدیهه . (ناظم الاطباء). نعت مفعولی است از ارتجال . رجوع به ارتجال شود. || مقتضب . (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به ارتجال شود. || لفظی که از معنی به معنی دیگر بی مناسبت نقل کرده شده با وجود لحاظ معنی اول . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || مرتجل در رأی ؛ منفرد در آن . (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به ارتجال شود.
ترجمه مقاله