ترجمه مقاله

مرتزقة

لغت‌نامه دهخدا

مرتزقة. [ م ُ ت َ زِ ق َ ] (ع اِ) اجری خواران . صاحبان رواتب . سپاهیان جیره خوار. مقابل مطوعه به معنی داوطلبان . (از یادداشتهای مرحوم دهخدا). آنان کشان امام از مال فی ٔ رزق دهد تا با کفار مقاتله کنند. (مهذب الاسماء). کسانی که وجه ارتزاق دریافت دارند. (فرهنگ فارسی معین ).آنان که از موقوفه ای روزی خورند و مقرری گیرند : مواجب مرتزقه خانقاه غازانی ... (مکاتبات رشیدی ، از فرهنگ فارسی معین ). || (ص ) تأنیث مرتزق است . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به مرتزق شود.
ترجمه مقاله