ترجمه مقاله

مرتمم

لغت‌نامه دهخدا

مرتمم . [ م ُ ت َ م ِ ] (ع ص ) خورنده . (ناظم الاطباء). ستوری که چوب ها را به دهن خود گرفته خورد. (آنندراج ). رجوع به ارتمام شود.
ترجمه مقاله