ترجمه مقاله

مرسی

لغت‌نامه دهخدا

مرسی . [ م ُ ] (اِخ ) لقب محمدبن عبداﷲبن محمدبن ابی الفضل سلمی مرسی ، مکنی به ابوعبداﷲ و ملقب به شرف الدین ، ادیب و مفسر و محدث اندلسی . وی نابینا بود و به سال 570 هَ . ق . متولد گشت . اصل او ازمرسیه بود و در بلاد مختلف اندلس گردش کرد و به بغداد و خراسان نیز مسافرت نمود و مدتی ساکن حلب و دمشق بود به سال 664 هَ . ق . به مصر رفت و در سال 655 هَ . ق . در راه بین عریش و زعقه درگذشت . او راست : التفسیرالکبیر در حدود 60 جلد، التفسیرالاوسط در 10 جلد، التفسیر الصغیر در 3 جلد، الکافی در نحو، الاملاء علی المفصل ، که در حدود 70 خطا را در این کتاب انتقاد کرده است . (از الاعلام زرکلی ج 7 ص 110. بنقل از بغیةالوعاة و ارشاد الاریب و نفح الطیب و الوافی بالوفیات ).
ترجمه مقاله