ترجمه مقاله

مرضوف

لغت‌نامه دهخدا

مرضوف . [ م َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از مصدر رضف . رجوع به رضف شود. کباب بر سنگ تفسان بریان . || طعام که بر سنگ تفسیده پخته باشند. (منتهی الارب ) (ازاقرب الموارد). || حمل مرضوف ؛ بره که سنگ داغ داخل آن کنند تا بریان شود. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله