ترجمه مقاله

مرغ آمین

لغت‌نامه دهخدا

مرغ آمین . [ م ُ غ ِ ] (اِخ ) در اصطلاح منجمان ستاره ٔ کف الخضیب ، زیرا که نزد منجمان مقرر است که هر کس که وقت طلوع کف الخضیب دعا کند مستجاب شود. (از غیاث ) (از آنندراج ). || در اعتقاد عامه فرشته ای است که در هوا پروازکند و همیشه آمین گوید و هر دعایی که به آمینش رسد مستجاب شود. (غیاث ) (آنندراج ). در عقاید عامه ، این است که گاهی در حین دعا و یا نفرین مرغی به نام مرغ آمین در پرواز باشد و سبب برآمدن و مستجاب شدن آن نفرین یا آفرین گردد. (امثال و حکم دهخدا) :
گلشن عاشق دعاگو را
بلبلی به ز مرغ آمین نیست .

حسن رفیع (از آنندراج ).


دعای ما به اجابت نمی شود نزدیک
کشیده زلف تو در دام مرغ آمین را.

مولانا بهشتی (از آنندراج ).


- مرغ آمین در راه بودن ؛ نظیر اختر گذشتن .
ترجمه مقاله