ترجمه مقاله

مرفاء

لغت‌نامه دهخدا

مرفاء. [ م َ ف َءْ / م ُ ف َءْ ] (ع اِ) اسم مکان از رف ء و ارفاء. جای به لب آمدن کشتی . (منتهی الارب ) (صراح ). آنجا که کشتی را به کنار توان نزدیک کرد. آنجا که کشتی را به کناره کشند. ایستگاه کشتی در کناره . کنار و لب در دریا. بندر. اسکله . ج ، مَرافی ٔ. (اقرب الموارد). رجوع به «ارفاء» شود: خانفو، مرفاء سفینه ها و جایگاه تجارت عرب با مردم چین است . (از اخبار الصین و الهند ص 6).
ترجمه مقاله