مرفضلغتنامه دهخدامرفض . [ م ُ رَف ْ ف َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از ترفیض .رجوع به ترفیض شود. || شی ٔ مرفض ؛ پریشان و متفرق . (منتهی الارب ). پراکنده . (از اقرب الموارد).