ترجمه مقاله

مرفو

لغت‌نامه دهخدا

مرفو. [ م َ ف ُوو ] (ع ص ) نعت مفعولی از رَفْو. رجوع به رفو شود. || رفو شده .(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || نوعی جناس مرکب . رجوع به ابدع البدایع ص 237 و 238 شود.
ترجمه مقاله