ترجمه مقاله

مرمة

لغت‌نامه دهخدا

مرمة. [ م َرَم ْ م َ ] (ع مص ) مرمت . اصلاح نمودن و نیکو کردن چیزباخلل را. (از منتهی الارب ). اصلاح کردن بنا و چیزی دیگر را. (از اقرب الموارد). به اصلاح آوردن خلل . (تاج المصادر بیهقی ). || نیکو کردن حال کسی را. رَم ّ شأنه . || گرفتن ستور چوبها را به دهن و خوردن . || خوردن چیزی را. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || نگریستن با چشم تیر را تا آن را برابر کنند. رَم ّ سهمه بعینه . (از اقرب الموارد). رَم ّ. و رجوع به مرمت و رم شود.
ترجمه مقاله