ترجمه مقاله

مرکل

لغت‌نامه دهخدا

مرکل . [ م َ ک َ ] (ع اِ) راه . (منتهی الارب ). طریق . (اقرب الموارد). || پهلوی ستور که بر وی لگدرسد در راندن و تاختن . (دو تا را مرکلان ، و جمع را مَراکل گویند). (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله