ترجمه مقاله

مرگاب

لغت‌نامه دهخدا

مرگاب . [ م َ ] (اِ مرکب ) مرگ آب . آبی که پیش از درو به مزرعه می دهند. آب که بار آخر به کشت دهند که پس از آن غله یا صیفی بخشکد یا برسد و دیگر محتاج آب نباشد. آب آخر حاصل که پس از آن حاصل خشک و درو می شودو دیگر محتاج آب نیست . (از یادداشت مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله