ترجمه مقاله

مریدانه

لغت‌نامه دهخدا

مریدانه . [ م ُ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) منسوب و متعلق به مرید. مریدسان . چون مرید در پیروی و اطاعت و سرسپردگی و مشتاقی خدمت پیر. بطور ارادت . (ناظم الاطباء). رجوع به مرید شود.
ترجمه مقاله