ترجمه مقاله

مریطاء

لغت‌نامه دهخدا

مریطاء. [ م ُ رَ ] (ع اِ) میان ناف و زهار، و یا میان سینه و زهار، و یا پوستکی است تنک میان آنها. (از منتهی الارب ). مریداء پوست مابین ناف و زهار. (مرصع). پوستگی تنک از ناف تا زهار در اندرون شکم . حوصله ؛ و آن فرود ناف است تا عانه . || سوراخی است که روده های خایگان از آن در کیسه ٔ خایه ریزد. (یادداشت مرحوم دهخدا). || دو رگ است که وقت بانگ برآید و متنفخ گردد. (منتهی الارب ). دو رگ است که شخص بانگ برآرنده بر آنها تکیه می کند. (از اقرب الموارد). || تهی جای لب زیرین و بروت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || آنچه گرداگرد ریش بچه باشد. || بغل . (منتهی الارب ). اِبْط و زیر بغل . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله