ترجمه مقاله

مر

لغت‌نامه دهخدا

مر. [ م ُرر ] (اِخ ) نام چند جد جاهلی است ، از آن جمله : 1- جدی است که بطنی از بنی راشد بدو مربوطند که در مصر سکونت داشتند. رجوع به الاعلام زرکلی ج 8 ص 81 و سبائک الذهب ص 41 شود. 2- مربن أدبن طابخة، جدی جاهلی است ، قبیله ٔ تمیم بدو منسوب است . رجوع به الاعلام زرکلی و اللباب ج 3 ص 130 وجمهرة الانساب ص 195 شود. 3- مربن ربیعة، ازبکیل از همدان ، که حارث از فرزندان او در حرب قضاعة شرکت داشت . رجوع به الاعلام زرکلی و الاکلیل ج 10 ص 188 شود. 4-مربن عمروبن غوث ، که داودبن نصیر طائی عابد از نسل اوست . رجوع به الاعلام زرکلی و التاج ج 3 ص 539 شود.
ترجمه مقاله