ترجمه مقاله

مزاح کردن

لغت‌نامه دهخدا

مزاح کردن . [ م ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) احماض . (منتهی الارب ). مزح . (دهار). رجوع به مزاح و خوش طبعی کردن شود.
ترجمه مقاله