ترجمه مقاله

مزدمند

لغت‌نامه دهخدا

مزدمند. [ م ُ م َ ] (ص مرکب ) دارنده ٔ مزد. دارنده ٔ پاداش . صاحب اجر. صاحب پاداش و مزد :
جمله عالم خود مسبّح آمدند
نیست آن تسبیح جبری مزدمند.

مولوی (مثنوی دفتر سوم ص 187).


ترجمه مقاله