ترجمه مقاله

مزدیسنا

لغت‌نامه دهخدا

مزدیسنا. [ م َ دَ ی َ ] (اِخ ) (مرکب از «مزده »، به معنی دانا و در عرف آئین زرتشتی به خدای یگانه اطلاق میگردد + «یسنا» به معنی ستایش ) کلمه ای است اوستائی ، همان زبانی که بخشی از کتاب دینی اوستا بدان بر زبان زرتشت جاری شده است . دین آورده ٔ زرتشت . آئین زرتشت . آئین زرتشتی . (از مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی تألیف دکتر معین ص 2، 3، 20، 21، 525، 526). در حدود هزار و صدسال پیش از مسیح آیین مزدیسنا پدید آمد. (مزدیسنا تألیف دکتر معین ص 3). دین پیغمبر ایران . زرتشت اسپنتمان موسوم است به مزدیسنا، این کلمه صفت است به معنی پرستنده ٔ مزدا که اسم خدای یگانه است . در اوستا مزدیسن آمده و بسا با صفت «زرتشتی » یکجا استعمال شده است ، یعنی دین آورده ٔ زرتشت ، بسا هم با کلمه ٔ راستی پرست یکجا آمده است . (یشت ها ج 1 ص 28 تألیف پورداود). مزدیسنی . (از حاشیه ٔ برهان ج 4 ذیل مزدیسنا و مزدیسنی ). زرتشتیان این کلمه (مزدیسنا) را بصورت مزدیسنی نیز تلفظ کنند. (از حاشیه ٔ برهان ج 4 چ معین ذیل مزدیسنا و مزدیسنی ). مزدیسنا مقابل «دیویسنا» است که به معنی پرستنده ٔ دیو یا پروردگار باطل است . (یشت ها تألیف پورداود ج 1 ص 28). دین مزدیسنا از یک طرف بواسطه ٔ مربوط بودن بدین برهمنان و از طرف دیگر بواسطه ٔ تماسی که با سایر ادیان داشته در تاریخ مذاهب مقام بسیار مهمی پیدا کرده است . (یشت ها ج 1 ص 1 تألیف پورداود).
ترجمه مقاله