ترجمه مقاله

مزوق

لغت‌نامه دهخدا

مزوق . [ م ُ زَوْ وِ ](ع ص ) آراینده و درست کننده ٔ سخن و کتاب . (منتهی الارب ). آراینده . (دهار). نگارنده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || نقاش . (دهار). || مُذَهِّب . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
ادریس و جم مهندس ، موسی و خضر بنا
روح و فلک مزوق ، نوح و ملک دروگر.

خاقانی .


ترجمه مقاله