ترجمه مقاله

مساتلة

لغت‌نامه دهخدا

مساتلة. [ م ُ ت َ ل َ ] (ع مص ) پس روی کردن . (منتهی الارب ). پیروی کردن و از پس کسی رفتن . (ناظم الاطباء). متابعت . (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله