ترجمه مقاله

مسامح

لغت‌نامه دهخدا

مسامح . [ م ُ م ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از مصدر مسامحة. آشتی کننده و در کاری با کسی آسانی کننده ودیرکننده . (غیاث ) (آنندراج ). رجوع به مسامحة شود.
ترجمه مقاله